بهش گفتم منو بيشتردوست داري يازندگيتو؟گفت تورو........
اون ازم سوال كرد كه تو منوبيشتردوست داري يازندگيتو؟!
گفتم زندگيمو !قهركردوبراي هميشه ازپيشم رفت ولي
نميدونست كه اون تمام زندگيمه................
گاهی باید با تمام وجود زنانگیت را خرج کنی
گاهی باید با تمام وجود مردانگیت را خرج کنی
نه در تخت خواب
در مشکلات
در باهم بودنها
در کوتاه امدن ها
در روزگار سردو گرم
در ادامه راه حتی پیاده
آن موقع هست که میتوانی به زنانگیت افتخار کنی
آن موقع هست که میتوانی به مردانگیت افتخار کنی
قــشنگتریـن صــدایی که می تـونین از عشــقتون بشــنوین
وقــــتیـه کـه......
از خــواب بیــدار مــیشه و گــیج حــرف
میـــزنـه....!!
مـهـم نـیـسـت هـَـوا گـرم بـاشـد یــا سـَــرد ...!!!
مـن بــــهـــــــــــــــانـه می گـیـرم ...
و تــــ ـ ـ ــــو ...
دهانـَـــم را بـا یـک "بــــوســه"بـبـنـد ...
یکی پرسید اندوه تو از چیست ... سبب ساز سکوت مبهمت کیست ... برایش صادقانه مینویسم ...
برای آنکه باید باشد و نیست!
با خودم عهد بستم…
بار دیگر که تورا دیدم …
بگویم از تو دلگیرم…
ولی باز تو را دیدم…
و گفتم : بی تو میمیرم…
وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست،
نگفتم: عزیزم، این کار را نکن.
نگفتم: برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده.
وقتی پرسید دوستش دارم یا نه،
رویم را برگرداندم.
حالا او رفته
و من
تمام چیزهایی را که نگفتم، می شنوم.
نگفتم: عزیزم متاسفم،
نگفتم: اختلافها را کنار بگذاریم،
چون تمام آنچه میخواهیم عشق و وفاداری و مهلت است.
گفتم: اگر راهت را انتخاب کردهای،
من آن را سد نخواهم کرد.
حالا او رفته
و من
تمام چیزهایی را که نگفتم، میشنوم.
او را در آغوش نگرفتم و اشکهایش را پاک نکردم
نگفتم: اگر تو نباشی
زندگیام بیمعنی خواهد بود.
فکر میکردم از تمامی آن بازیها خلاص خواهم شد.
اما حالا، تنها کاری که میکنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم.
نگفتم: بارانیات را درآر…
قهوه درست میکنم و با هم حرف میزنیم.
نگفتم: جاده بیرون خانه
طولانی و خلوت و بیانتهاست.
گفتم: خدانگهدار، موفق باشی،
خدا به همراهت.
او رفت
و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم، زندگی کنم.
روزی که نگاهمان در هم آمیخت …
می خواستم بگویم که…
اما سکوت کردم
حس کردم ، ازنگاهم ، رازم را خوانده باشی …
گرامیداشت سالگرد عروسی گرامیداشت یکسال عشق، اعتماد
مشارکت، تحمل و پشتکار است و البته تمدید آنها برای یکسال دیگر
سالگرد ازدواجمان مبارک
.
.
.
در ثانیههای بودنت میمانم. در فصل شکست خوردنت میمانم
یک سال نه ده سال چه فرقی دارد. تا لحظه دل سپردنت میمانم و دوستت دارم . . .
.
.
.
عزیزم اگر در تمام لحظاتی که در یکسال گذشته به یاد تو بودم یک شاخه گل به تو هدیه میدادم
الان در باغ بزرگی از گل قدم میزدیم . . .
سالگرد پیوند من و تو مبارک
.
.
.
هیچ اتفاقی در دنیا مهمتر از انتخاب یک همسفر برای بقیه عمر نیست
عزیزم و همسفر دائمی من، سالگرد پیوندمان مبارک
.
.
.
مهتاب برف زیبا و سفید را به آرامی نوازش میکند و شبی رویایی و افسونگر را نوید میدهد
در آن شب آرام و سفید، فقط عشق است که جریان دارد
و لبهای عاشق و معشوق را به سوی هم میراند و ناگهان در هم قفل میشوند
و سکوت همه جارا فرا گرفته است
تنها یک زمزمه به گوش میرسد
دوستت دارم برای همیشه
.
.
.
خوشبختی من در بودن باتو است و روز رسیدن به تو تقدیر خوشبختی من است
تو آمدی و عمیق ترین نگاه را از میان چشمان دریایی ات به وصال قلبم نشاندی
زیباترین گلهای دنیا تقدیم به تو ، بهترین عشق دنیا
روز یکی شدنمان را از صمیم قلب تبریک میگویم
.
.
.
عشق را با تو تجربه کردم، امید به زندگی را در تو آموختم ، محبت را در قلب تو یافتم
با هر تپش قلبم میگویم دوستت دارم و چشمان همیشه عاشقم در انتظار توست
سالگرد ازدواجمان مبارک
.
.
.
به پاکی قلبت سوگند بدون طنین زیبای صدایت نمیتوانم زندگی کنم
تا دنیا باقی است عاشقانه دوستت دارم
اولین سالگرد ازدواج مان را به تو تبریک میگویم . . .
.
.
ϰ-†нêmê§ |