دلکده من
تو مرا می خوانی،من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم و تو هم می دانی تا ابد در دل من خواهی ماند...
خسرو شکیبایی می گفت:
بعضی وقت ها یکی طوری می سوزونتت
که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،
بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه
که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن....
تنها پرانتزی
که دوست ندارم بسته شود
لبان توست!
وقتی می خندی...
فاصله تون رو با آدما رعایت کنین!
آدما یهو میزنن رو ترمز!
و اونوقت شما مقصری!!!
این روزها به جای" شرافت" از انسان ها
فقط" شر" و " آفت" می بینی !
نـمینـویسـمــ..
چـونــ میدآنـمــ هیچــگآهــ نوشتـه هآیـمــ رآ نمیخـوآنـیـ ـ
حـرفــ نمیـزنمــ..
چـونــ میدآنـمــ هـیچــگآهــ حـرفهآیـمــ رآ نمـیفهمـیــ
نـگآهتــ نمـیکنـمــ ..
چـونــ تـو اصـلا نـگآهـمــ رآ نـمیبیـنیــ
فقطــ میـخنـدمــ..
چـونــ تـو در هـر صـورتــ بـهـ منــ میگـوییـ دیوآنهــ
پ.ن: "از این نوشته دلم خیلی گرفت!"
غرور من اگر بشکند
با تکه هایش...
شاهرگ زندگی تو را نیز خواهد زد!!!
تو عالم تنهائيت
پا گذاشتم
با لطافت!
تو عالم سادگيم
دويدي
با خشونت!!
برای نبودن که. . . . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا پشت تمـــــــــام ِ
بغضهایت،گم شده باشی
این روزها خوبم،کار میکنم،شعر میخوانم......
قصه می نویسم و گـــــــــــاهی دلم که
برایتــــــــــــ. . .تنگ میشود
تمام خیابانها را،
با یادتـــــــــــ. . .پیاده میروم!