نگاه خیره و بی مقصد من انتهای جاده خاطراتم
نگاه خیره و بی مقصد من انتهای جاده خاطراتم
تمام روزهای سردو بی روح بی تو بودن
همچون برگهای سیاه در دفتر ورق ورق شده خاطراتم
میسپارم به دست سرد خزان این ورقهای پاره پاره سیاه
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |